معلم گفت «الف» گفتم او. معلم گفت «ب» گفتم با او. معلم گفت «پ» گفتم پیش او. معلم گفت «ج» خواستم بگویم جدایی گفت نگو
- ۰ نظر
- ۰۸ مهر ۹۲ ، ۰۷:۰۸
- ۱۹۵ نمایش
معلم گفت «الف» گفتم او. معلم گفت «ب» گفتم با او. معلم گفت «پ» گفتم پیش او. معلم گفت «ج» خواستم بگویم جدایی گفت نگو
یه عاشق میگه :اگه واست اتفاقی بیفته ممیرم! اما یه رفیق میگه :اگه بمیرمم نمیذارم برات اتفاقی بیفته...
گفتن :عشقت داره بهت خیانت می کنه!
گفتم :می دونم!
گفتن :این یعنی دوستت ندارها
گفتم :می دونم!
گفتن :احمق یه روز میذاره میره تنها میشی!
گفتم :می دونم!
گفتند :پس چرا ولش نمی کنی؟!
گفتم :این تنها چیزیه که نمی دونم
دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد...
ندانستم تو ای ظالم دلی آهنربا داری.......
گل من خبر نداری دل گلدونت میگیره /
اگه تو پژمرده باشی گلدونت برات می میمیره /
گل من نگو که اونجا دل تو برام میگیره /
گل من نگو شکستی گلدونت برات می میره /
خدا یه وقت کسی نیاد
بدزده قلب سادشو
کسی نیاد تو زندگیش
بشینه زیر سایشو
بگه دوسش داره
خیلی بدِ زمونمون
خدا سپردمش بهت
مواظب عشقم بمون
ﺩﻟﻢ ﯾﺦ ﻣﯿﺰﻧﺪﮔﺎﻫﯽ، ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺳﺮﻣﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﺷﺒﻢ ﻗﻨﺪﯾﻞ ﻣﯿﺒﻨﺪﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﯾﺨﻬﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﻗﻠﻢ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﺭﺍﻧﺪ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺧﻂ ﺑﻠﻨﺪ، ﺍﻣﺎ
ﮔﻤﺎﻧﻢ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﺯ ﻣﻦ ﺍﻧﺸﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ.
جمله ای یافت نکردم که فدای توکنم *** یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تو
بدترین دوراهی عشق دوراهی بین منتظر موندن و فراموش کردنه...
گاهی فراموش میکنی اما بعدا می فهمی ک باید منتظرش می ماندی
گاهی هم انقدر منتظر می مانی که ی روزی می فهمی باید زودتر از اینا فراموش می کردی!!!