قلب مجنون
- ۱ نظر
- ۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۵:۲۹
- ۳۶۹ نمایش
قـرار بـود ، بـی تـو بمیـرم
خـدا کشتنـم را فـرامـوش کـرده،
یـا قـرار اسـت تـو بیـایـی ؟؟ .
ﺩﻧﯿـــﺎﮮ ﺑﮯ ﺗـــــﻮ ... ؛
ﻣﺜــﻞ ﺻﺒـﺢ ﺑـﻬــﺎﺭﮮ ﺑـﮯ ﮔﻨﺠﺸــک،
ﻧـﮧ ﺍﯾﻨـکﮧ ﺯﯾـﺒـــﺎ ﻧﺒـﺎﺷﺪ ...
.
.
.
.
ﺟـﺬﺍﺑــــ ﻧﯿﺴﺘــــ ...
تو رو با هچ گوهی عوض نمیکنم”جمله ی عاشقانه مگس به نامزدش” By: محدثه
دختر و پسر کوچکی با هم تو کوچه گریه می کردن...
مردی آمد و گفت: دخترم چرا گریه می کنی؟
دختر گفت: عمو! عروسکم پاره شده...
از پسر پرسید: تو چرا گریه میکنی؟
پسر گفت: آخه عروسکم داره گریه میکنه...
ﻣـﮯ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ!… ﻧـﺪﺍﺷﺘﻨﺖ ﻭﻳﺮﺍﻧﻢ ﻣﻴﮑﻨـﺪ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﺘﻮﻗﻔﻢ!… ﻭﻗﺘـﮯ ﻧﻴﺴﺘـﮯ ﮐﺴـﮯ ﺭﺍ ﻧﻤـﮯ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻭ ﻭﻗﺘـﮯ ﻫﺴﺘﮯ ﺗﻮ ﺭا ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ !.. ﺭﻧﮕﻬﺎﻳﻢ ﺑﮯ ﺗﻮ ﺳﻴﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﮮ ﺍﻡ!… ﺧـﺪﺍﺣﺎﻓﻈﮯ ﺍﺕ ﺑﻪ ﺟﻨﻮﻧﻢ ﻣﻴﮑﺸـﺪ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻪ ﭘﺮﻳﺸﺎﻧﮯ ﺍﻡ!… ﺑﮯ ﺗﻮ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻴﻘﺮﺍﺭ… ﺑﮯ ﺗﻮ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﺭ!… ﺩﺭﺧﻴﺎﻝ ﻣــﻦ ﺑﻤﺎﻥ… ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣــﻦ ﺑﺮﻭ !!… ﻣــﻦ ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ!… ﺍﺯ ﺳﮑﻮﺗﻢ ﺑﺘﺮﺱ … ﻭﻗﺘﻲ ﮐـﮧ ﺳﺎﮐـــﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﻡ .… ﻻﺏ ﻻﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﺎﯾﻢ، ﻓﺮﯾﺎﺩﻡ ﺭﺍ ﺑـﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﭘﻴﺶ خدا...